سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهار 1386 - فرهنگ کوثر

اوقات شرعی
جستجو :
[ و او را از قریش پرسیدند ، فرمود : ] اما خاندان مخزوم : گل خوشبوى قریش‏اند ، دوست داریم با مردانشان سخن گفتن ، و زنانشان را به زنى گرفتن . امّا خاندان عبد شمس : در رأى دور اندیش‏ترند و در حمایت مال و فرزند نیرومندتر . لیکن ما در آنچه به دست داریم بخشنده‏تریم ، و هنگام مرگ در دادن جان جوانمردتر ، و آنان بیشتر به شمارند و فریبکارتر و زشت کردار ، و ما گشاده زبان‏تر و خیرخواه‏تر و خوبتر به دیدار . [نهج البلاغه]
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 64990

درباره خودم
بهار 1386 - فرهنگ کوثر
فرهنگ کوثر
نشریه فرهنگ کوثر، زیر نظر آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) فعالیت مینماید. و ویژه سیره و اندیشه اهل بیت (ع) می باشد.
زیارت حضرت معصومه(س)
لوگوی وبلاگ
خبرنامه
نشریه فرهنگ کوثر

آرشیو نشریه فرهنگ کوثر [412]
[آرشیو(1)]

آرشیو

بهار 1386

هر هفته یک ویژه نامه


فرهنگ کوثر(پنج شنبه 86 خرداد 31 ساعت 8:37 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

قنوت سبز و ذکر آتنا

هنوز جراحات روحی ناشی از حمله به حرم عسکریین ترمیم نیافته است. این شعر تقدیم عاشقان اهل بیت(ع):

گلدسته هایش با نگاهم آشنا بود حرم سامرا
گویی قنوتی سبز و ذکر آتنا بود

آنگه که بر تن بود دست عسکریین
کی لشکر کفار را در شهر جا بود

روزی که سر از تن برفت و دستها ماند
گویی که عاشورای سرخ سامرا بود

گلدسته ها با خاک یکسان شد دوباره
این ظلم از بوش و بلر در عصر ما بود

در ظهر عاشورا اگر دستان عباس
از پیکر ماه بنی هاشم جدا بود

در کربلای سامرا در قرن حاضر
از سامرا سر رفت و دستانش به جا بود

از انفجار مرقد قدس دو خورشید
آوای غم، رنگ عزا در ماسوا بود

از انگلیس دون و آمریکای ملعون
در جای جای این وطن ماتم به پا بود

هان ای جوان مردان قرآنی کجایید
این بارگاه قدس آل مصطفی بود

اینجا مزار مادر و بابای مهدی است
این خانه بیتی از بیوتات خدا بود

تا کی سکوت مرگبار و سازش زشت
این بزدلی ها در شریعت کی روا بود

ای زادگان حضرت موسی بن جعفر (ع)
ای حامیان دین و قرآن پیامبر(ص)

ای وارثان خون خورشید حسینی
ای رهروان راه و افکار خمینی

هان ای مسلمانان بپا وقت قیام است
دشمن درون خانه خوابیدن حرام است

این نرمش و سازش کجا راه امام است؟
دشمن درون خانه خوابیدن حرام است.



فرهنگ کوثر(چهارشنبه 86 خرداد 30 ساعت 10:51 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

تولد رسالت زنان
 
سال ششم هجری چشم به روی تیغ تیز بیداد می گشاید و جنگی چند ساله بین جهل و علم و کفر و ایمان را به نظاره می ایستد.

پنج سال بعد دستان کوچک و معصومش تب داغ قیام و عدالت محمد را در آب سرد ملاطفت می شوید.

زینب، خاکسپاری «مهربانی » را به گریه می نشیند و بعد از او چله نشینی سکوت اسفبار علی مظلوم و کوتاه شدن دست او از آنچه حقش بود.

زینب، ناظر سکوت مرگبار پدر و گریه های نیمه شبش در حلقوم چاه های غربت است.

زینب پاره های جگر برادر دردمندش را در تشت جور می بیند و آنگاه است که زهر سیاست و جنگ بر سر دنیا را در تار و پودش حس می کند و اینگونه چهارمین تکیه گاه او نیز فرو می ریزد.

زینب فریادگر عاشوراست، خشت خشت مناره وجودش از خون عزیزترین هایش ساخته شد. حلقومش پر از فریادهای خونین و دلش مالامال درد ظلم است، و هر آنچه از درد شنیده به عیان دیده است!

زینب الگویی است از «بودن » از «زندگی » از «سیلان » از «حرکت » از «ماندن » از «عشق » از «ایثار» از «عفت » از «مسؤولیت پذیری » از «قیام » از «هجرت و فریاد» و از «تاثیر بر خلق »!

او می آموزد که باید «ماند» و برای «ماندن » باید کوله بار آتش درد نسلها را بر دوش کشید.

این تلاش برای «بودن » را باید زنده کرد، این آلت لهو و لعب بودن زن را باید در هم شکست، آن کنج های عزلت را باید فرو ریخت تا «زن بودن » «عزلت نشینی » معنی نگردد.

زنان باید با تولد «زینب » خود را تولد یافته بدانند، پیامبر نجات از زنده بگوری باشند. بر کوفیان پیمان شکن لعنت کنند و هیچگاه از فریاد بر سر کاخ نشینان فرو ننشینند و در هر کوی و برزن پیام خون برادرانشان را به پژواک بنشانند.

و اینگونه است که زنی هماره خواهد ماند و زینبی خواهد شد در تاریخ.

تولد زینب تولد رسالت زنان است، رسولی که در کوتاهترین مقطع تاریخ و در خاموش ترین بیابان و در مسمومترین فضا به یک واقعه خونین حیات بخشد و پژواک این پیام تا ابد مناره به مناره می گردد و گنبد به گنبد طنین می افکند و سینه به سینه همراه دستها و دوش به دوش همراه زنجیرها می گردد.

باید به زینب، دو رکعت «فریاد» اقتدا کرد، باید همسفره صبرش شد و در سایه عفافش عفت را آموخت و باید از مدینه تا کربلا و کوفه و دمشق همراهش کوله بار مسؤولیتهای اجتماعی را حمل کرد و از این کنج تاریکی که تاریخ برای زنان برگزیده بیرون جهید و اینگونه است که زنان «بودن » را تجربه می کنند. که جز این نیستی و نابودی است و گم شدن در لای رنگها.

و زینب می زید و نمی میرد بی آنکه لحظه ای در تاریخ بماند!

متن کامل فوق به نام از هاجر تا زینب را از اینجا ببینید.



فرهنگ کوثر(دوشنبه 86 اردیبهشت 31 ساعت 11:36 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

کارگران حضرت فاطمه (س)

فهرست هفته نامه

 

تابستان 62 در شاهرود خدمت می‌کردم و فرمانده یکی از گروهان‌های آموزشی بودم. روزی هنگام آموزش در صحرا، به مادری که با دخترانش مشغول دروی گندم بودند، برخوردم. ستوان آسیایی، فرمانده یکی از گروهان‌ها، به من گفت : مسلم! بیا سربازان گروهان ها را جمع کنیم و برویم گندم‌های پیرزن را درو کنیم.

بعد از سلام و احوال پرسی گفتم: مادر! شما با دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا ما با کمک سربازان گندم‌های شما را درو کنیم. شما فقط محدودة زمین را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید.

پیرزن بعد از تشکر و قدردانی گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه (س) مقداری هندوانه بیاورم.

من از این کلام او شگفت‌زده شدم و آن را برای دیگران نقل کردم. آن گاه از سربازان خواستم که  هر کدام پارچه‌ای دور دستش ببنددادامه مطلب...

فرهنگ کوثر(یکشنبه 86 اردیبهشت 9 ساعت 6:53 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()

راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س)

 سالروز رحلت شهادت گونه حضرت معصومه (س) تسلیت باد.  

حضرت معصومه در یک نگاه

حضرت فاطمه معصومه در اول ذیقعده 173 در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر  و مادر گرامی‌اش نجمه خاتون است. او از کودکی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا قرار داشت و در علم و تقوا و پاسخ به پرسش‌های مراجعان به مقامی رسید که مدال افتخار «فداها ابوها» از پدر خود دریافت داشت. بعد از ورود حضرت رضا  به مرو آن حضرت نامه‌ای را به وسیله یکی از غلامان خویش برای خواهرش فرستاد که با رسیدن نامه، بلافاصله فاطمه معصومه آماده سفر گشت. آن حضرت در سال 201 هجری به همراه پنج تن از برادران (فضل، جعفر، هادی، قاسم، زید) و تعدادی از برادرزادگان و کنیزان روانه خراسان شدند.

هنگامی که موکب حضرت معصومه به ساوه رسید، عده‌ای از دشمنان اهل بیت:، به اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، تمام برادران و بیشتر همراهان او به شهادت رسیدند و حضرت معصومه بر اثر شدّت تألمات و بنا بر قولی بر اثر مسمومیت بیمار گشت. ادامه مطلب...

فرهنگ کوثر(شنبه 86 اردیبهشت 8 ساعت 8:4 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

پسران فاطمه (س)

امتداد خاکریز پر  بود از سنگر‌های کوچک و بزرگ. آن شب برخلاف شب‌های پیش، از آتش دشمن خبری نبود. هلال کوچک ماه، گاه و بیگاه خودش را پشت تکّه‌های ابر پنهان می‌کرد. فرمانده گردان نیروها را در حسینیه قرارگاه جمع کرد:

ـ برادرا یه صلوات بفرستند!

فرمانده به نقشه روی دیوار اشاره کرد. جهتی را نشان داد و گفت:

ـ ساعت یک نیمه شب حرکت می‌کنیم؛ از این مسیر. خوب دقت کنید! این معبر دیشب به وسیله بچه‌های اطلاعات عملیات شناسایی شده. باید تا ساعت 4 صبح به گردان حضرت معصومه ملحق بشیم. اگه موفق نشیم، ادامه مطلب...

فرهنگ کوثر(چهارشنبه 86 اردیبهشت 5 ساعت 12:7 عصر )

دیدگاه‌های دیگران ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ویژه نامه فاطمی (س)
[عناوین آرشیوشده]